Wednesday, May 18, 2011

در جریان جنگ جهانی اول حدود 40 در صد ...مردم ایران کشته شده اند ؟

هیچ می دانستید که در جریان جنگ جهانی اول حدود 40 در صد ...مردم ایران
کشته شده اند ؟ یعنی تقریبا نیمی از کل مردم کشور .
در رابطه با جنگ جهانی اول می گویند که بزرگ ترین و ویرانگر ترین جنگ
تمام تاریخ بشریت بوده و باعث مرگ بیش از 10 میلیون انسان شده است . (
رقم 10 میلیون را کمی سبک و سنگین کنید , 10 میلیون مرگ !!! در طی کمتر
از 4 سال )

می دانستید که این آمار بدون در نظر گرفتن کشته های قحطی حاصل از جنگ در
ایران است ؟ چرا که فقط حدود 9.5 میلیون نفر در ایران کشته شدند . از
قحطی و بیماری های واگیردار که در نتیجه ی سو تغذیه در جامعه همه گیر
شدند .

در فاصله ی سالهای 1293 تا 1294 خورشیدی ( 1914 تا 1915 میلادی )
اانگلستان از جنوب، دولت عثمانی از غرب و روسیه از شمال ایران را به تصرف
در آوردند و حکومت وقت که کمترین توانی برای مقاومت در برابر این سیل
بنیان کن دشمنان را نداشت فقط نظاره گر بود .

در سالهای بعد روسیه ی تزاری که در نوع خود کشور ضعیفی محسوب می شد در پی
توافقی با دولت انگلستان , ایران را واگذار کرد . در همان زمان عثمانی ها
هم به مرز فروپاشی رسیده بودند ( جنگ جهانی اول که از حیث گستردگی ابعاد
شگفت آوری دارد باعث نابودی 4 امپراطوری بزرگ و قدرتمند اروپا یعنی :
امپراطوری اتریش مجار , روسیه , آلمان و عثمانی شد).

بنابراین استعمار پیر تنها بازیگردان عرصه ی سیاست ایران شد و با خرید
گسترده ی غلات و جلوگیری از واردات کالا به ایران و اجازه ندادن برای
ورود کمکها دولت آمریکا به ایران باعث ایجاد نایابی مواد غذایی در کشور
شد و خشکسالی و بارندگی کم هم قوز بالای قوز شد و چنان قحطی در کشور بروز
کرد که بیش از 40 درصد مردم ایران را به کام مرگ برد ( 1917 تا 1919 ) .

نکته ی جالب گزارشهای دلسوزانه ی سفیر وقت دولت آمریکاست که باعث می شود
محموله های بزرگ مواد غذایی برای کمک به مردم تیره روز ایران ارسال شود
که انگلیسیها به هیچ وجه اجازه ی ورود آنها را به کشور نمی دهند .

داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامي انگلستان و نماينده سياسي آن دولت
در غرب ايران در سالهاي 1918 و 1919 درباره قحطي درغرب ايران اينگونه مي
نويسد:
" اجساد چروكيده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومي افتاده اند. در
ميان انگشتان چروكيده آنان همچنان مشتي علف كه از كنار جاده كنده اند و
يا ريشه هايي كه از مزارع در آورده اند به چشم مي خورد؛ با اين علفها مي
خواستند رنج ناشي از قحطي و مرگ را تاب بياورند. در جايي ديگر، پابرهنه
اي با چشمان گود افتاده كه ديگر شباهت چنداني به انسان نداشت،چهار دست و
پا روي جاده جلوي خودرويي كه نزديك مي شد مي خزيد و در حالي كه ناي حرف
زدن نداشت با اشاراتي براي لقمه ناني التماس مي كرد...".
مرحوم محمد علي جمال زاده تلفات وحشتناك شيراز را اين طور روايت مي كند:
"جنگ اول جهاني در آستانه اتمام بود[ پائيز 1918] كه در دل شبي تاريك و
هولناك سه سوار ترسناك كه هر كدام شمشير و شلاقي به بر داشتند به آرامي
از ديوارهاي شهر عبور كردند و به آن وارد شدند. يك سوار نامش" قحطي"
ديگري" آنفلوانزاي اسپانيايي" و آخري" وبا "بود. طبقات فقير، پير و جوان،
همچون برگ پائيزي در برابر حمله اين سواران بي رحم فرو مي ريختند. هيچ
غذايي پيدا نمي شد، مردم مجبور بودند هرچه را كه مي توانستند بجوند و
بخورند. به زودي گربه و سگ و كلاغ را نمي شد يافت. حتي موش ها نسلشان بر
افتاده بود. برگ، علف و ريشه گياه را مانند نان و گوشت معامله مي كردند.
در
هر گوشه و كنار، اجساد مردگان بي كس و كار پراكنده بود. بعد از مدتي
مردم به خوردن گوشت مردگان روي آوردند...".

نکته ی جالب توجه آن است که بعدها به هیچ عنوان از این نسل کشی و توحش
انگلیسیها نامی به میان نیامده و هرگز کسی عنوان نکرد که هیچ کشوری به
اندازه ی ایران از جنگ جهانی اول آسیب ندیده، جنگی که ایران در آن بی طرف
اعلام شده بود .

عجیب نیست که اتفاقی که فقط 90 سال قبل در کشورمان روی داده به این
اندازه برای ما ناشناخته و مجهول باقی مانده بوده

No comments:

Post a Comment