شهرستان کبود راهنگ مهد تولد، پرورش و شکوفایی شخصیتهای بزرگ سیاسی، علمی و فرهنگی کشور است که متاسفانه یا اقدام به شناسایی این بزرگان نشده و یا معرفی آنها به نام شهرهای اطراف بوده است.
یکی از این شخصیتهای سیاسی بزرگ عبداللهخان قراگوزلوی کبود راهنگی است. ایشان از سلسله قوی و تاثیرگذار قراگوزلوی کبود راهنگ است که طایفه حاجیلو (یا حاجیلر) را تشکیل دادهاند، طایفهای که در کبود راهنگ تولد یافت، شکوفا شد و دهها شخصیت تاثیرگذار، علمی، فرهنگی، دینی و بالاخص سیاسی را در ادوار صفویه، زندیه، قاجاریه و پهلوی تقدیم ایران و جهان نمود. در این مقاله قصد داریم عبداللهخان قراگوزلوی کبود راهنگی را مختصراً معرفی کنیم. جد بزرگ مرحوم عبداللهخان امیر نظام اول کبود راهنگی، شخصی به نام قرامحمد است، ایشان از نجبای ترکستان (شرقی) بوده که به واسطهی جنگ داخلی و نزاع طایفهها، همزمان با انقراض سلسله تیموریان و روی کار آمدن حکومت صفویه، به دلیل قرابت فرهنگی و زبانی، به منطقه کورنگ (کبود راهنگ ) عزیمت میکند. قرامحمد با دختر عجمبیگ (رئیس طایفهای در طاسران ) ازدواج میکند و شرط به قول امروز پای عقد ازدواج این بوده که داماد باید در کبود راهنگ ساکن شود. با توجه به این که مرحوم قرامحمد چیزی از مال دنیا نداشته، دوستان و آشنایان و فامیل طویانه یا همان هدایا را قبل از عروسی به داماد تقدیم میکنند از شتر، گاو، گوسفند و اسب، به اندازهای که داماد در آن زمان مستطیع میگردد. بعداز مدتی خداوند پسری به نام بنیادخان به او عنایت میکند. بعد از در گذشت عجمبیگ (پدر زن قرامحمد )، قوم و طایفه او را به عنوان رئیس قوم و قبیله انتخاب میکنند. قرامحمد طاسران را تجدید بنا میکند و به احداث قنات میپردازد و برخی فرزندانش در کبود راهنگ قلعه میسازند. سلسله حاجیلو از همین زمان که بنیادخان به مکه رفته و حاجی بنیاد میشود، شروع میگردد.
قرا محمد، به غیر از بنیادخان، چند پسر دیگر از جمله حاجی قاسمخان دارد. پسر بزرگ حاجی قاسمخان، حاج جعفرخان است که در دربار صفویه، از اعاظم رجال دربار بوده است. جعفرخان نیز چند پسر داشت که یکی از آنها مرحوم حاج عبداللهبیگ بوده که او هم در دولت زندیه و نزد مرحوم کریمخان زند از اعاظم بوده و تحویلداری کل اجناس ایران را برعهده داشت. حاج عبدالله بیگخان کبود راهنگی، شخصی عالم و آگاه بوده و با درایت سیاسی که داشت، متوجه افول زندیه و طلوع قاجاریه میشود و به همین دلیل خدمت جعفرخان زند میرود و به او این نکته را پیشنهاد میدهد که (پسر عمویمان) آقا محمدخان قاجار پیروز است و شما ریاست ایالتی را قبول کنید و پافشاری به شکست ننمائید و ظاهراً جعفرخان زند قبول نمیکند. خلاصه آنکه حاج عبدالله بیگخان با طایفه خودش به کاشان میرود و به اردوی آقا محمدخان میپیوندد و پسرانش را به آقا محمدخان معرفی میکند.
در این زمان از سلسله فرزندان مرحوم قرامحمد 400 نفر به مکه رفته و حاجی شده بودند پس وجه تسمیه طایفهی حاجیلو یا همان حاجیلر (در زبان ترکی) همین است که بزرگان این سلسله اصرار دارند که به خانه خدا مشرف شوند. حاجی عبدالله شش پسر دارد؛ اول مرحوم حاج میناخان، ایشان در دربار فتحعلی شاه قاجار از رجال بزرگ محسوب میشد و جد بزرگ طایفهی مینائی که هم اکنون اعقاب این طایفه عموماً در کبود راهنگ، پاریس ، برلین و برخی شهرهای سوئد زندگی میکنند. دوم مرحوم حاج محمدخان بوده که به دلیل داشتن فیض و کمالات، مرحوم فتحعلی شاه قاجار او را به عنوان معلم عباس میرزای نایب السلطنه و محمد شاه قاجار برگزیده بود. سوم نصرالله خان بود که در کنار حسنعلی میرزای فرمانفرما (مباشر فتحعلی شاه) و سر کرده لشکر بود. چهارم مرحوم فضل الله خان که حکومت خمسه، قزوین و گروس را برعهده داشت. پنجم مرحوم صفر خان که ایشان شخصی وارسته و آزاده بود و در خدمات دولتی وارد نمیشود و در تربیت خویش و فرزندانش میکوشد؛ چنانچه فرزند او عارف عامل، سالک عرفان حقیقی، مرحوم حاجمحمد جعفرخان مجذوبعلیشاه کبود راهنگی است که چندین کتاب عرفانی و اسلامی از او به یادگار مانده است و از آن جمله است کتاب مراحل السالکین و دیوان اشعار و ...
و ششم مرحوم حاج فتحالله بود که او نیز در امور دیوانی وارد نشد ولی به امورات ملکی و رعیتی اشتغال داشت. عبدالله خان قراگوزلوی کبود راهنگی، نوادهی پسری حاج محمدخان کبود راهنگی است. ایشان فردی لایق و تیزبین بود به طوری که اولین بار، والی سرخس میشود و در زمان مظفر شاه قاجار به سردار اکرم ملقب شده و حاکم خوزستان میگردد. در سفر دوم مظفر شاه به اروپا، شاه قاجار را همراهی میکند. او عضو منتخب مجلس شورای ملی کشور است (1334قمری ) سردار اکرم کبود راهنگی در سال 1325قمری از سوی محمد علی شاه قاجار، او را از مقام ارتشبدی خلع میکند و در سال 1326 از تمامی مقامات خلع میشود و به کبود راهنگ باز گشته و در همان سال در کودتای محمد علی شاه به تهران فرا خوانده میشود این بار به حضور شاه میرسد و به مقام امیر نظامی منصوب میگردد. امیر نظام کبود راهنگی پس از خلع محمدعلی شاه قاجار (درسال 1327قمری ) در کابینه ی ناصر الملک سعدالدوله، وزیر مالیه میشود ایشان مدتی حکمران کردستان شده بود. متاسفانه در این دوران (1328قمری)بسیاری از اماکن باستانی کبود راهنگ از جمله قلعه های باستانی روستای کرد آباد (در شش کیلو متری مر کز شهرستان )و داس قلعه و سادلج مورد کاوشهای غیر علمی قرار می گیرد و امیر نظام هم ، حق خود را در حفاریهای غیر علمی محفوظ میشمارد .
او در کبود راهنگ قلعه عظیم و باغ بزرگ و خانههای متعددی برای خدم و حشم خود داشته است و در این سالها در همین قلعه زندگی میکرده است همچنین دو قلعه باغ دیگر یکی در تهران و دیگری هم در یکی از روستاهای نزدیک به همدان (لتگاه) داشته است و برخی از نویسندگان عمداً یا سهواً به اشتباه او را به نامی غیر از کبود راهنگ میخوانند و مینویسند که البته ما کبود راهنگیها به این تضییع حقوق فرهنگی عادت کردهایم.
امیر نظام کبود راهنگ، در سال 1332 قمری به عنوان نماینده مجلس (در مجلس سوم) از طرف مردم همدان و کبود راهنگ برگزیده شده و حدود یک ماه بعد، وزیر مالیه عین الدوله میشود. امیر نظام در سفری به مکه، مرحوم شیخ فضل الله نوری را همراهی میکند و سفرنامه آن چاپ شده و در مقالهای دیگر مطلبی در این باب تقدیم خواهیم کرد.
ایشان در سال 1334 قمری، در بهبهه جنگ جهانی اول بعد از یک سکته ناقص درگذشت و در شهر ری به خاک سپرده شد (در کنار مقبره حضرت عبدالعظیم حسنی) و سه فرزند داشت که معروفترین آنها حسینقلی خان میر پنجم بود که بنا به رسم آن دوران او را امیر نظام نامیدند ولی امیر نظام دوم.
امیر نظام دوم، تحصیل کردهی اروبا بوده و در دانشگاه کمبریج درس خوانده بود و بعدها حکمران کرمانشاه شد. در سال 1339 وزیر جنگ بود و در دوران سلطنت رضاخان پهلوی رئیس تشریفات دربار گردید و در سال 1331شمسی در پاریس درگذشت و بنا بر وصیت در نجف معلی به خاک سپرده شد. امیر نظام دوم فرزند عبدالله خان قراگوزلوی کبود راهنگی، قبل از فوتش تمام املاک ثروت و مکنت فراوان خود را وقف کبود راهنگ نموده است و در وقف نامهای که از او بر جای مانده است مدیریت این موقوفه به اهالی کبود راهنگ واگذار شده که انتخابات اولین دورهی آن ، سالها پیش برگذار شد و افراد منتخب مشخص شدند ولی متاسفانه به کارگیری نشدند. بنابر وصیت امیر نظام کبود راهنگی بیمارستانی از عایدات ایشان ساخته شده و تکلیف جزئیات نیز مشخص شده است.
متاسفانه از همان اول این وقف نامه بطور انتخابی (هر جا به صلاح بود) اجرا شد و همین عاملی برای نارضایتی اهالی شریف شهرستان کبود راهنگ و مناطق حوزه موقوفه گردید که سالهاست همچنان ادامه دارد و لازم است مورد تجدید نظر مسئولین قرار گیرد و رضایت مردم و صلاح منطقه و شهرستان در آن بررسی شود.
Wednesday, June 9, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment